روانشناسی|توسعه فردی

این وبلاگ مختص به خوانش و ارائه تحقیقات در درس روانشناسی است،امیدآنکه در روند این مطالعات بیشتر بخوانیم و بیاموزیم.(فاطمه صالحان)

روانشناسی|توسعه فردی

این وبلاگ مختص به خوانش و ارائه تحقیقات در درس روانشناسی است،امیدآنکه در روند این مطالعات بیشتر بخوانیم و بیاموزیم.(فاطمه صالحان)

روانشناسی دین از نظرکارل گوستاو یونگ

شنبه, ۸ آبان ۱۴۰۰، ۱۱:۵۰ ق.ظ

دانش روانشناسی رابطه ی مستقیمی با دین دارد. به همین سبب بنیان گذاران این دانش، همواره به بررسی مسأله ی دین و تأثیر آن در روان انسان پرداختهاند. از آن جمله، میتوان از کارل گوستاو  روانشناس سویسی و پایهگذار روانشناسی تحلیلی نام برد، که تحقیقات گستردهای در حوزه ی دین شناسی انجام داده است. او بر خلاف برخی از روانشناسان که منشاء دین را امور غیرمعرفتی مانند عقده های روانی، ترس یا فقر میدانستند، می پنداشت.
هدف اساسی این آن است که اندیشه های یونگ پیرامون دین و علل گرایش به آن را توصیف و تبیین کند تا به نقش اساسی کهن الگوهای یونگ و تأثیر آن در دین و دینداری بپردازد. بنابراین لازم است قبل از هر چیز روشن شود که کهن الگوها چه مفاهیمی
هستند؟ چه ویژگیهایی دارند؟

تعریف کهن الگو:

واژه ی کهن الگو در زبان فارسی به صورت کهن نمونه، نمونه ازلی، سرنمون، صور ازلی، صورنوعی و ... به کار رفته است، اما در مکتب یونگ همان تجارب و معلوماتی است که از نیاکان ما به ما رسیده و ناهشیار جمعی ما از آنها تشکیل یافته و در همه انسانها مشترک است.
یونگ در تعریف که نالگو آنها را افکار غریزی و مادرزادی و تمایل به رفتارهایی میداند که انسانها بر طبق الگوهای از پیش تعیین شده انجام میدهند و معتقد است که آدمی با این سرمایه، چشم به این جهان میگشاید.


ویژگیهای کهن الگو:

الف) کلیت و عمومیت: یونگ معتقد است همه ی افراد بشر دارای ناهشیار جمعی هستند و محتویات این ناهشیار یعنی کهن الگوها در همه افراد بشر مشترک است.
ب) بالقوه بودن: از نظر یونگ مفهوم کهن الگو در درون انسان ها وجود دارد و بسته به تجارب افراد ظهور و تجلی مییابد، بنابراین کهن الگوها مفاهیمی بالقوه هستند که در شرایط خاص متجلی می شوند.
ج) اکتسابی و تجربی بودن: چنان که در تعریف اشاره کردیم کهن الگوها تجارب و معلومات نیاکان ما هستند. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که آنها جنبه ی اکتسابی و تجربی دارند.
د) تغییر و تحو لپذیری: مفاهیم کهن مفاهیمی منفعل و ایستا نبوده بلکه اکتیو و فعال اند و هر روز به این گنجینه ی مفاهیم افزوده میشود. بنابراین قابل تغییر و تحول اند.
ه) نسبی بودن: کهن الگوها مفاهیمی نسبی هستند. از نظر یونگ آمادگی برای داشتن هر فکری، مثبت یا منفی، در ناهشیار انسان وجود دارد. این افکار و اندیشه ها میتواند سوء ظن یا بزرگ منشی باشد. بر این اساس نسبی بودن از ویژگی کهن الگوهاست.


تعریف دین:

دین، یک حالت خاص روح انسان است که میتوان آن را چنین تعریف  : یونگ میگویدکرد: حالت مراقبت، تذکر و توجه دقیق به بعضی عوامل مؤثر که بشر عنوان "قدرت قاهره" را به آنها اطلاق و آنها را به صورت ارواح، شیاطین، خدایان، قوانین، کهن الگو و کمال مطلوب مجسم می کند.
بشر، در تجربه ی خود به عواملی برخورده که آنها را یا آن قدر توانا و مساعد یافته که توجه دقیق به آنها را لازم بداند، یا آن قدر بزرگ، زیبا و پرمعنا یافته که بخواهد آنها را با خضوع بپرستد و دوست بدارد و بر این عوامل، نامهای گوناگون گذاشته است. در زبان انگلیسی وقتی میخواهند بگویند کسی به کاری از ته دل علاقه دارد،می گویند که او به این کار تقریبا علاقه دینی دارد...
اصطلاح دین، معرِّف حالت خاص وجدانی است که بر اثر کیفیت قدسی و نورانی تغییر یافته است. ....هر مسلکی از یک طرف متکی به  احساس کیفیت قدسی و نورانی و از طرف دیگر متکی به ایمان یعنی وفاداری و اعتقاد نسبت به تأثیر عوامل قدسی و نورانی و تغییراتی است که در وجدان انسان از آن تأثیر حاصل میشود.


کارکرد های دینداری:

الف) معنا بخشیدن به حیات: معنادار کردن زندگی یکی از مهمترین کارکردهای دین نبود معنااست. از نظر یونگ خدا معنای زندگی را در درون انسان برای او تأمین میکند مانع از غنای زندگی میشود از این رو مترادف با بیماری است. معنا، بسیاری از چیزها و شاید همه چیز را تحمل پذیر میکند

ب) سلامت روانی: در سال های اخیر روانشناسان توجه بیشتری به دین برای سلامت روان و درمان بیماریهای روانی معطوف داشتهاند. آنها معتقدند در ایمان به خدا نیرویی خارق العاده وجود دارد که نوعی قدرت معنوی به انسان میبخشد و در تحمل سختی های زندگی روزمره او را کمک میکند. به نظر یونگ اعتقادات دینی از لحاظ بهداشت روانی دارای اهمیت فراوانی است.

ج) جلوگیری از یأس و ناامیدی و بی هدفی در زندگی: به اعتقاد یونگ، بدبختی، یأس، احساس پوچی، بیهدفی و بی معنایی بشر به دلیل نداشتن ارتباط با بنیادهای ناهشیار شخصیت است. از دیدگاه او علت اصلی فقدان این ارتباط، اعتقاد بیش از پیش و انحصارگرایانه به علم و عقل به عنوان راهنماهای زندگی است.

د) انسجام و تعادل شخصیت: وجود هر انسانی آکنده از غرایز و تمایلات گوناگون است که گاه در تضاد و تعارضاند و اگر در ایجاد توازن بین آنها کوتاهی شود، به اختلال شخصیت میانجامد. از نظر یونگ، دین نقش مهمی در متعادل کردن غرایز بشر ایفا میکند. هرچه
انسجام شخصیت و یکپارچگی هویت بیشتر باشد، سلامت روانی فرد بالاتر خواهد بود.


از سخنان یونگ پیرامون گرایش به دین و باور به خداوند میتوان نتیجه گرفت که یونگ مدافع دین است و فکر میکند تجربههای دینی به یک معنا واقعی اند و دین برای جامعه ضرورت دارد. او برای تمام ادیان ارزش واقعی قایل است و دین را پدیدهای شفابخش می داند. از نظر یونگ، کهن الگوها قلمرو دین هستند و از راه رویاها نمایان میشوند.

 

مؤلف:کارل گوستاو یونگ،نام کتاب:روانشناسی ودین،مترجم:فواد روحانی،ناشر:امیرکبیر،کتابهای جیبی،سال چاپ:1395،تهران،نوبت چاپ:4
موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۰/۰۸/۰۸
فاطمه صالحان

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی