رویکرد یونگ به دین
دانش روانشناسی رابطه ی مستقیمی با دین دارد. به همین سبب بنیان گذاران این دانش، همواره به بررسی مسأله ی دین و تأثیر آن در روان انسان پرداختهاند.
از آن جمله، میتوان از کارل گوستاویونگ روانشناس سویسی و پایه گذار روانشناسی تحلیلی نام برد، که تحقیقات گستردهای در حوزه ی دین شناسی انجام داده است. او بر خلاف برخی از روانشناسان که منشاء دین را امور غیرمعرفتی مانند عقده های روانی، ترس یا فقر میدانستند، با طرح نظریه ی کهن الگوهای
ناهشیار جمعی، سعی کرد راهی نوین در معرفت بشری به سوی دین و دینداری ارائه کند.
هدف ازاین مقاله آن است که به روش توصیفی – تحلیلی، دیدگاه های او را پیرامون دین و دینداری کندوکاو نماید. در همین راستا، ابتدا ضمن آشنایی اجمالی با یونگ و روانشناسی تحلیلی او، اندیشه های او را حول مسائلی از قبیل تعریف دین، منشاء دین، پیامدهای دینداری و تصور خداوند بررسی کردهایم و در ادامه به نقد و بررسی آنها پرداخته ایم. حاصل این نقد و بررسی نشان میدهد، با وجود این که روششناسی و دیدگاه پوزیتیویستی یونگ به دین مورد انتقادهای شدیدی قرار گرفته است، اما در مجموع او نگاه مثبتی به دین داشته و همواره مدافع آن بوده است.
پژوهشهای فلسفی،شمارهیهجدهم،پاییز و زمستان1389،ص155-179