چرا انسان ها رو به زندگی دین ورزانه می آورند؟(مصطفی ملکیان)

در پاسخ به این سوال که چرا انسان ها رو به زندگی دین ورزانه می آورند؟باید گفت که به هیچ چیزی بیشتر از همرنگی با جماعت را برهم نزدن،تاکید نشده است.
برخی دیگر به احساس هویت اشاره کرده اند.که البته به نظر استاد ملکیان،احساس هویت،چندان فرقی با این ندارد که همرنگی با جماعت را برهم نزنیم.
عده ای دیگر،نه هویت را مطرح کرده اند و نه بر هم نزدن همرنگی با جماعت را این عده می گویند:«که انسان در زندگی همیشه سه دشمن در برابر خود داشته است.»

-طبیعت،مثل آتشفشان و زلزله و سایر امور طبیعی

-سایرانسان ها

-خود فرد

راسل می گوید:که ما به لحاظ تاریخی،سیر زندگی بشر را به گونه ای می بینیم که گویا بشر،قبل از هرچیز به مشکلاتی که در برابر طبیعت داشته پرداخت و هم اکنون مشکلات مواجه با طبیعت را بسیار کاهش داده است،و ما نسبت به گذشته ترسمان در برابر حوادث طبیعی و افسار گسیختگی و آثار آن را بسیار کاهش داده ایم.

در ادامه،انسان به مواجه با انسان های دیگر پرداخت.یعنی دید که انسان های دیگر نیز برای او،خطراتی را ایجاد میکنند.
این خطرات بود که انسان را به سمت اخلاق،حقوق وحکومت کشاند.

حال ممکن است این سوال پیش آید که مگر انسان با خودش مواجه می شود؟
 
درپاسخ باید گفت:بله.مثلا وقتی انسان مبتلا به وسواس می شود،خود ما می خواهیم که دستمان را مثلا دوبار بشوییم و برویم،اما گویا موجودی در درون ما نشسته که اجازه نمی دهند انسان در حالتی که ناراضی است،دست خود را چندین باردیگر زیر آب می برد.
ومثال دیگر در افسردگی،انسان منکوب خود می شود و بارها با خود کشتی می گیرد و خود را شکست می دهد.

اما راسل می گوید که از اینها مهمتر،بزرگترین دشمن یک فرد،خود اوست.یعنی انسان از دست خودش است که گریز ندارد.
راسل می گوید که به نظر من انسان ها به این دلیل به دین گرایش پیدا کرده اند و زندگی دین ورزانه را انتخاب کرده اند که گویا زندگی دین ورزانه،انسان را در مقابل خطراتی که از ناحیه ی خودشان،متوجه خودشان می شود،یاری می کند.


-ملکیان،مصطفی،نشست روانشناسی دین،5مهر1394/منتشرشده درکانال تلگرام به نشانی(https://t.me/mostafamalekian)